کارگر در آخرین ایستگاه / آخرین نفس های عقاب طلایی تنگستان

dsc_2384

ماجرا از آنجا آغاز شد که تعدادی از کارگران بنه گزی خسته و کوفته از کار و زندگی دور هم جمع شدند تا یکی شوند ، اما آنها به آینده نگاهی نداشتند ، زمین خاکی محله بهمنی بنه گز ، مامنی بود  برای غصه ها و درد هایشان ، توپ گرد و عجولی که همه به دنبال آن می دویدند ، روزگار چرخ این توپ ر ا چرخاند تا بازی پاک و بی آلایش و بی شیله پیله کارگران بنه گزی رنگ خود را از غروب زرد قبله بنه گز بگیرد و عقاب طلایی متولد شود ، این عقاب بلند پرواز رفت و رفت و بالا و بالاتر پرواز کرد و کمتر کسی فکر می کرد که این جوجه طلایی کوچک روزی پر و بال بگیرد و پروازی به بلندای رویایی دست نیافتنی خیلی از کسانی برسد که سال ها برای به دست آوردن جایگاهی در قله بلند فوتبال تلاش کرده بودند ، حالا از عمر عقاب طلایی سال ها می گذرد ، عقاب نه تنها خود بال و پر گرفته است بلکه در کنار این عقاب خیلی های دیگر پر و بال گرفته اند

dsc_2385

طلایی پوشان بنه گزی لیگ های روستایی را پشت سر گذاشتند ، شهرستان را در نوردیدند و قهرمانی در لیگ بزرگسالان فوتبال استان عطش آنها را بر طرف نکرد ، تا اینکه کارگر بنه گز با رنگ زرد طلایی اش اولین تیم روستایی کشور لقب گرفت که در رده کشوری فوتبال بازی می کند ، اما این عقاب تیز پرواز انگار سیر شدنی نبود و لیگ دسته سه را جایگاه مناسبی برای خود نمی دید

img-20141120-wa0019

همین دیدگاه و نگاه بلند پروازانه زرد پوشان کارگر  بود که آنها را تنها تیم روستایی در لیگ دسته دوم کشور کرد ، آنها با حضور در جام حذفی و رویارویی با پرسپولیس تهران در ورزشگاه ازادی ، بیش از پیش به جامعه ورزشی کشور معرفی و افتخاری برای فوتبالدوستان تنگستانی و استان شدند ، اما آنها این همه راه را به سادگی نیامده بودند، سال ها بی مهری ، سال ها خون جگر خوردن ، سال ها با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتن ، با انواع نداری ها ساختن ، همه و همه اینها بر روی دست های پینه بسته کارگران بنه گزی که نماینده تنگستان و استان بودند دیده می شد

اما داستان عقاب طلایی استان بوشهر که نگین افتخاری بر انگشتر پر ارزش تنگستان است به همین جا ختم نمی شود ، امروز ۱۶ ابان ۱۳۹۵ عقاب طلایی با آن بال های زیبایش آخرین نفس های خود را می کشد ، سال ها سختی و زجر برای بالا بردن نام تنگستان و استان بوشهر با دست های خالی ، بدون حامی مناسب ، او را خسته و رنجور کرده است .

چشمان خیس عقاب طلایی سال ها زحمت و سال ها تلاش را ثانیه به ثانیه مرور می کند ، از کسانی سخن می گوید که نداشتند اما ساختند ، نداشتند اما دم نزدند ، سال ها بازیکنانی را به فوتبال استان و کشور معرفی کرد ، سال ها در رده های پایه بازیکنان خوبی را پرورش داد

اما سهم زرد پوشان کارگر از میلیون ، میلیون و میلیارد میلیارد پولی که در فوتبال استان خرج می شود چیست ؟ آیا با فرض اینکه این تیم ، یک تیم روستایی است نباید حمایت مالی از این تیم شود ؟ مسئولینی که در شهرستان و استان نشسته اند و مرگ کارگر را تماشا می کنند در برابر وجدان خود چه جوابی خواهند داشت ؟ آیا به دلیل روستایی بودن کارگر باید آن را به حال خود وا گذاشت تا به سرنوشت تلخ تیم های دیگر مبتلا شود و نامی از آن باقی نماند ؟ گناه امثال عالی نژاد ها که از سلامتی و زندگی خود زده اند تا فوتبال و روح آن زنده بماند چیست ؟

عقاب طلایی من

میدانم ، که هر چند به جایی نمی رسد فریاد ، اما کلام حق دم شمشیر می شود گاهی

دلمان برای چشم های خیست بی امان می بارد

عقاب طلایی من

نمیدانم آنانی که نشسته اند و مرگ تو را تماشا می کنند باز هم دم از جوانمردی خواهند زد ،

بدان که در برابر این همه بی مهریشان سکوت نخواهیم کرد و کوس رسواییشان را بر هر کوی و برزن خواهیم نواخت

عقاب طلایی

خوب میدانم که داری نفس های اخر را می کشی ، و لحظه لحظه سقوطت را که همانا سقوط تو نیست ، سقوط انسانیت و سقوط جوانمردی و سقوط عدالت و برابریست را تماشا می کنم ، اما آقایان برای آیندگان و افکار عمومی چه جوابی خواهید داشت ؟ تا کی میخواهید بنشینید و نابودی دیگر تیم ها را نظاره کنید ؟ آیا فقط چند تیم خاص باید از پولی که در اطراف فوتبال وجود دارد ، سهم ببرند و دیگران فرزند خوانده هایی باشند که ناپدری آنها را با لگد به بیرون پرتاب می کند

img_1050

 

و اما شهدا ، حق شهدایی چون پرویز پور حمزه ، شهید حسین علوی ، شهید غلامحسین کریمی زاده ، شهید ابراهیم عالی زاده ، شهید غلامحسین حیدری …….، آنانکه جزیی از وجود باشگاه کارگر بودند ، آنانکه با نثار خونشان نهال این انقلاب را آبیاری کردند ، تا فرزندان ایران اسلامی مان در جایگاهی برابر و عادلانه در کنار هم زندگی کنند را چگونه خواهید داد ، حق این شهیدان که افتخاری برای کارگر و ایران هستند را چگونه ادا خواهید کرد ،

آقایان اینها شعار نیست ، اینها واقعیتی است در حال اتفاق افتادن

از همه آنان که برای فوتبال و روح بلندش احترام قائلند می خواهیم دستانشان را به سوی عدالت دراز کنند تا نهالی دیگر پایمال نشود

قبلی «
بعدی »

2 دیدگاه ها

  1. ها والا.دلمون پر درد کردی.تا دلت بخواد میلیارد میلیارد دزدی تو این مملکت هست اما کو در برابر این دزدی ها کمک.کارگر دارد رنج به جان خریدن نام تنگستان و استان رو به سینه میخوره.کو گوش شنوایی بودجه میلیاردی شهرداری بوشهر داره میلیارد خرج بچه شاهینی میشه که ارزش گرد و خاک بنه گز رو نداره.عالی نژاد هم حدی داره تا کی از حق زن و فرزند خودش بگذره.زنده باد عقاب طلایی بنه گز

  2. آقا ناصر خسته نباشی بی زحمت تو عکس اولی و دومی اسامی رو بگو میخوام بشناسمشون

دیدگاه بسته شده اند