روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمد بابایی»نوشت:
از زمانی که کسی اعلام آمادگی عربستان سعودی جهت اعزام نیروی زمینی به سوریه را جدی نگرفت، ریاض تمام توان خود را برای ضربه زدن به حزبالله لبنان متمرکز کرده است. پادشاهی سعودی در اول اسفند ۱۳۹۴ با مقصر ضمنی نشان دادن حزبالله اعلام کرد از پرداخت کمک ۳ میلیارد دلاری خود به ارتش لبنان منصرف شده است تا بدین طریق موجی از انتقادهای داخلی را علیه حزبالله ایجاد کند، بلافاصله «اشرف ریفی» وزیر دادگستری با اتخاذ مواضعی تند علیه حزبالله استعفا داد. همزمان با تلاش رسانههای همسو با ریاض، عربستان برای بحرانی کردن اوضاع پادشاهی عربی حاشیه خلیج فارس از شهروندان خود خواست از سفر به لبنان خودداری کنند، این اقدامات عملی و تبلیغاتی علیه حزبالله سرانجام با تروریستی اعلام کردن این جنبش توسط شورای همکاری خلیج فارس به اوج خود رسید. سعودیها مدارکی_ از آنچه نقش حزبالله در سوریه، عراق، یمن، بحرین و سایر دولتهای عربی عنوان میکنند_ نشان میدهند تا اقدامات خود را توجیه کنند. واکنش رهبران این جنبش به ادعای سعودی آمیختهای از طنز و فروتنی بود. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله طی یک سخنرانی ویدئویی به مناسبت هفتمین درگذشت شهید علاء یکی از فرماندهان ارشد این جنبش گفت: «عربستان در سوریه و یمن و لبنان و بحرین شکست خورده است، آنها ما را مسئول شکستهای خود میدانند و البته در این مسئله اغراق میکنند اما از آنها تشکر میکنیم، اگر مشخص شود که حزبالله مسئول شکستهای عربستان در این کشورهاست، این افتخار بزرگی برای ما در دنیا و آخرت محسوب میشود اما آنها مبالغه میکنند.»
واقعاً تا چه حدی حزبالله در خنثی کردن اهداف و برنامه عربستان سعودی نقش داشته است؟ این گروه چه ظرفیتها و تواناییهای دارد که باعث میشود عربستان سعودی برای ضربه زدن به آن حتی حاضر شود به صورت علنی دست اتحاد با تلآویو را ببندد. واقعیت این است که نقش حزبالله در شکست دادن عربستان اساسی بوده است اما به دلیل فروتنی ذاتی که حزبالله دارد، نصرالله ترجیح داد آن را با لحنی طنز گونه بیان کند. جنبش مقاومت اسلامی لبنان از زمان شکل گیری خود در اوایل دهه ۸۰ میلادی نه تنها در تحولات داخلی لبنان بلکه در تحولات منطقهای هم نقش پیشتازی به عهده گرفته است. اگر سابقه حضور نیروهای این جنبش در بوسنی را کنار بگذاریم که شهید علی فیاض آن محسوب میشود و به همین دلیل به «ابوعلاء بوسنی» معروف بود. حضور نیروهای جنبش مقاومت اسلامی لبنان به صورت جدی برای اولین بار در عراق پس از اشغال آن توسط امریکا گزارش شد. میگویند نصرالله تا سال ۲۰۰۸ چندین ساعت از وقت خود را به مطالعه مسائل عراق میپرداخت. بر اساس گزارش یک اندیشکده نزدیک به لابی صهیونیستی در امریکا و همچنین نهادهای امنیتی و اطلاعاتی این کشور معروف به « مؤسسه واشنگتن برای خاور نزدیک» حزبالله پس از سال ۲۰۰۳ واحد کوچکی از نیروهای خود را در عراق مستقر کرد. بر اساس این گزارش « حزبالله به صورت مؤثر و محدودی از نیروهای ویژه عملیاتی خود برای آموزش شبهنظامیان شیعه و پشتیبانی از عملیاتهای ویژهای که نیروهای ائتلاف (به رهبری امریکا) را هدف قرار میدادند، استفاده کرد.»
پس از سقوط موصل به دست داعش در تابستان ۱۳۹۳ که در نتیجه آن بغداد در معرض تهدید جدی قرار گرفت، حزبالله عدهای محدود از نیروهای خود را به عراق بازگرداند. در همان زمان مراکز تحقیقاتی غربی خاطر نشان کردند بازگشت نیروهای حزبالله به عراق تأثیرگذار خواهد بود. «مؤسسه واشنگتن برای خاور نزدیک» در ادامه گزارش خود آورده است: «با توجه به تجربه نیروهای عملیاتی ویژه حزبالله و فعالیتهای آموزشی آن در عراق… حتی استقرار نسبتاً کم این نیروها احتمالاً میتواند تأثیر بزرگی داشته باشد… این گروه همچنین میتواند به ضدحملههای شیعیان [علیه داعش] در عراق بدون جابه جایی زیاد در نیروهای عملیاتی و منابع خود کمک کند.»
اما شاید بیشترین شکست عربستان از حزبالله در سوریه و یمن مشهود باشد. در حالی که در کشور اول نقش حزبالله علنی بوده اما در کشور دوم گزارشهای منتشر شده درباره حضور حزبالله توسط مراکز غربی صورت گرفته است. بر اساس گزارش این مراکز، همزمان با خروج سربازان امریکایی از عراق در سال ۲۰۰۸، نیروهای حزبالله هم به یمن منتقل میشوند تا به نیروهای جنبش انصارالله آموزش دهند.
وزارت خزانهداری امریکا در زمان دولت بوش نیز طی گزارشی اعلام کرد: «حزبالله عملیات خود را در یمن آغاز کرده است و آنان مسئولیت آموزش نظامی حوثیها را به عهده گرفتهاند.» روزنامه فایننشال تایمز هم تقریباً دو ماه پس از گذشت تجاوز ریاض به یمن به نقل از یک فرمانده حزبالله در بیروت نوشت: «ما متخصص جنگ چریکی هستیم، به همین خاطر است که به حوثیها بهترین زمان حمله کردن یا نکردن را آموزش میدهیم.» حزبالله برخلاف عراق و سوریه تاکنون درباره حضور نیروهای خود در یمن حرفی نزده است، باوجود این تحلیلگران معتقدند جنبش انصارالله در خیلی از موارد از الگوی حزبالله پیروی میکند. «دنیل سوبلمن» در وب سایت «فارین پالیسی» مینویسد: « شورشیان حوثی در حال استفاده از دفترچه راهنمایی هستند که اسرائیل را در جریان جنگ ۲۰۰۶ لبنان ناکام گذاشت.» سوبلمن دو عنصر مهم این دفترچه راهنما را اینگونه توصیف میکند: «توان سازمان چریکی برای آسیب ندیدن در برابر برتری هوایی طرف مقابل و سرمایهگذاری روی نقاط ضعف رقیب.» هم اکنون نزدیک به یک سال از جنگ یمن میگذرد و عربستان سعودی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه شاهد حملات مداوم نیروهای انصارالله به مناطق جنوبی خود است. در سوریه نقش حزبالله در شکست دادن گروههای تحت حمایت ریاض برای کسی پوشیده نیست. این گروه با آزادی شهر استراتژیک قصیر روند تحولات میدانی سوریه را به نفع دمشق بازگرداند و هم اکنون نیز در کنار حمایت هوایی روسیه نقش کلیدی در عملیاتهای زمینی مقاومت علیه گروههای سلفی همانند داعش و القاعده به عهده گرفته است. در یمن نیز در حالی که سعودیها به صورت مستقیم با حزبالله درگیر نیستند اما سایه آن را کاملاً احساس میکنند. با توجه به شکستهای آشکار سعودیها در سوریه، عراق و یمن بیجهت نیست که آنها حزبالله را مسئول این شکستها میشناسند و به نظر میرسد نصرالله نیز به خوبی به آن آگاه و مفتخر است اما علاقه زیادی به رخ کشیدن آن ندارد.