آنگونه که بر گردن ما حق داری میروی !!! اما آیا اینگونه حق تو بر دوش ما سبک میشود؟؟، یا این تویی که سبک بال بر شانه های ما میروی و ما در زیر بار سنگین ثمره خون تو در خود گمیم ، ای اندیشه چشم انداز های دور ما را دعایی از ژرفنای قلبی که سال ها در زیر خاک تفتیده غربت جای گذاشته ای نیاز است ، کوله بارمان پر است از قدم هایی که اشتباه گذاشته ایم و سمتمان پر است از سویی که بوی از مرامی که شما برای ما به ودیعه گذاشتید نیست ،
در عمل نکردن به وفای عهدمان غرق در اشکیم ، ما را باز یابید که هوز بعد از ۲۹ سال که برگشته ای این نگاه و این اندیشه پاک شماست که ما را در تشنگی غرق می کند تا بگرییم
دستهایمان محتاج کمک است ما را ………..