انتقال مفاهیم:
قصه به دلیل کشش، زیبایی و انگیزش کنجکاوی میتواند بسیاری از مفاهیم را به دنیای کودک انتقال بدهد. روش غیر مستقیم انتقال مفاهیم نه تنها باعث جذب بهتر و سریعتر مفاهیم به ذهن و زبان کودک میشود بلکه فهم آنها را عینیتر و سادهتر میسازد. به همین دلیل میتوان داستان را از جدیترین و بنیادیترین روشهای انتقال مفاهیم به دنیای مخاطب به ویژه کودکان دانست.
انتقال ارزشها: قصهها در طرح فضیلتها و نفی ضدّ ارزشها و رفتارهای زشت و ناروا تأثیری ژرف دارند. از دیر باز تاکنون، و در همه ملتها و اقوام این ویژگی از شاخصترین خصوصیات داستانها و داستانگویان بوده است.
تقویت خلّاقیت:
کودکان پس از شنیدن داستان، گاه خود به داستانگویی میپردازند یا با اسباب بازیهای خود داستان را نمایش میدهند یا به تغییر بخشیهایی از داستان میپردازند و بنا به علاقه و دنیای خاص خود نامها یا صفحهها و حوداث داستان را تغییر میدهند. گاه نیز رفتارهای بدیع و مبتکرانه در کودک دیده میشود که محصول قصههای شنیده یا خوانده و یا دیده شده است.
تقویت حس کنجکاوی:
قصهها به دلیل زنجیره حوادث، کودکان را وادار میکنند که به تعقیب حوادث بپردازند و یا آنچه را که در قصه شنیده در دنیای بیرون جستجو کنند. کودک پس از شنیدن داستان انگیزه بیشتر وکنجکاوی افزونتری برای انجام چنین کاری خواهد داشت.
زبان آموزی:
سنین یک و نیم تا سه سالگی، سنی است که برای رشد و پیشرفت کودک در زبان آموزی بهتر است که کودکان از لحاظ کلامی و یادگیری کلمات جدید، مورد بمباران کلمات جدید قرار گیرد. یکی از این اقدامات می تواند شامل قصه گویی و کتاب خوانی برای کودکان باشد. قصهها، کودک را با واژهها، اصطلاحات، ضرب المثل ها و… آشنا میسازند به همین دلیل قصهها نقش مهم و جدی در زبان آموزی ایفا میکنند.
پرورش قدرت تخیل:
در قصهها عنصر تخیل بسیار قوی و مؤثر است بسیاری از قصهها دارای عناصر تخیلی هستند. تخیل کودک با شنیدن و خواندن داستان پرورش مییابد.گاه دیده شده است که کودک در بیان داستانی که شنیده است به دخل و تصرف میپردازد یا داستانی بر همان مبنا میسازد، اگر این تخیل جهت داده شود، کشف استعداد کودکان در زمینههای ادبی و هنری هموار میشود. قصه گویی یکی از بهترین راههای کشف توان و استعداد کودکان است.
قصه گویی
علاقه و رغبت به مطالعه، ریشه در دوران خردسالی و تلاش والدین برای ترغیب کودک به، قصه و قصه خوانی برای کودک دارد.