به گزارش مشرق، سارا اندرسون مدیر اقتصادجهانی انستیتو مطالعات سیاستگذاری در گزارشی به بررسی وضعیت اقتصاد امریکا پرداخت. در این گزارش آمده است:
در حالی که پرزیدنت اوباما آماده پایین آمدن از اسب قدرت می شود، در میان سایر مزایای که می تواند در انتظارش باشد، حقوق بازنشستگی ریاست جمهوری اش قرار دارد. اوباما تا آخر عمر هر ماه یک چک بازنشستگی به مبلغ ۱۷۱۴۲ دلار دریافت خواهد کرد که برای کسی که دست کم هنوز چند تار موی سیاه بر سرش باقی مانده چندان بد نیست.
با این حال این مبلغ در مقایسه با دارایی های بازنشستگی که اکثر مدیران عامل شرکت های بزرگ از جمله برخی از کسانی که پس اندازهای بازنشستگی شان را از دلارهای مالیاتی انباشته اند، مبلغ ناچیزی است.
مثلا مایکل نیدورف مدیرعامل شرکت سنتنس را که بر طرح های درمانی دریافت کنندگان مدیکید و دیگر آمریکاییان فقیر مدیریت دارد در نظر بگیرید. از زمانی که توسعه پوشش هزینه های درمانی اوباماکر در سال ۲۰۱۰ آغاز شد، چک های بازنشستگی شرکت نیدروف ۶۵۸ درصد یا نزدیک به ۱۴۰ میلیون دلار رشد داشته است. این مبلغ برای صدور یک چک ماهیانه ۴۴ هزار دلاری کفایت می کند.
اگر فکر می کنید که این شکاف بزرگ است، پس بهتر است شکاف پس اندازهای بازنشستگی بین رهبران کسب و کار برتر و خانواده های مزدبگیر را مورد تامل قرار دهید. در یک گزارش جدید موسسه مطالعات سیاستگذاری که من نیز از نویسندگان آن بودم، آمده است که در سال ۲۰۱۵ صد نفر از مدیران عامل دارای بیشترین پس اندازهای بازنشستگی، در مجموع ۴٫۷ میلیارد در حساب های شرکتی شان داشته اند. این مقدار به اندازه کل پس اندازهای بازنشستگی ۴۱ درصد از خانواده های آمریکایی دارای کمترین میزان پس انداز بازنشستگی است.
این شکاف در مقایسه با آفریقایی آمریکاییان و لاتین تباران حتی عمیق تر نیز می شود. پس اندازهای بازنشستگی این ۱۰۰ مدیر عامل برابر با میزان پس اندازهای ۵۹ درصد از خانواده های آفریقایی- آمریکایی و رقم شگفت انگیز ۷۵ درصد پس اندازهای خانواده های لاتین تبار است.
بر اساس گزارش موسسه سیاستگذاری اقتصادی ۳۹ درصد از کارگران نزدیک به سن بازنشستگی (۵۶ تا ۶۱ ساله) اصولا فاقد هر گونه پس انداز بازنشستگی هستند. این یعنی آنها احتمالا به کلی به خدمات تامین اجتماعی متکی خواهند بود که درحال حاضر مزایای میانگینی معادل تنها ۱۲۳۹ دلار به آنها می پردازد.
این تصویر موحش حتی ترسناک تر نیز می شود اگر جمهوریخواهان بتوانند طرح جدید خود برای اصلاحات در قوانین تامین اجتماعی کامل را به پیش ببرند. این طرح که هفته پیش اعلام گردید مزایای همگان جز گیرندگان کمترین مزایا را تا سال ۲۰۸۰ از ۱۷ تا ۴۳ درصد کاهش خواهد داد و تا سال ۲۰۳۰ سن بازنشستگی را تا ۶۹ سال افزایش خواهد داد.
در ثروتمندترین کشور جهان چرا چندین و چند میلیون نفر از افراد مزدبگیر مجبورند نگران هزینه های جاری زندگی خود در سال های طلایی عمرشان باشند؟
یک عامل مهم زوال سیستم مقرری سنتی است. مدیران عامل شرکتی درحالی که حساب های پس انداز بازنشستگی شان را پر می کنند، کارکنانشان را از طرح هایی که یک مقرری ماهیانه را برایشان تضمین کند بی نصیب گذاشته اند.
شرکت دارویی مک کسون یک نمونه از این گرایش است. این شرکت در سال ۱۹۹۷ صندوق بازنشستگی کارکنانش را مسدود کرد، اما به دادن مزایای سخاوتمندانه به مدیرانش ادامه داد. جان هامرگرن مدیر عامل این شرکت ظرف ۲۰ سال گذشته در صندوق بازنشستگی شرکت خودش ۱۴۷ میلیون دلار انباشته کرده است. جف لمت مدیر عامل جنرال الکتریک مقرری بازنشستگی کارکنان این شرکت را در سال ۲۰۱۲ تعطیل کرد و آن را با یک طرح دیگر جایگزین کرد، در حالی که حساب بازنشستگی شرکتی خودش به ۹۲ میلیون دلار سر می زد.
مدیران عامل عملا انگیزه شخصی قدرتمندی برای کاستن از مزایای بازنشستگی کارکنانشان دارند. بیش از نیمی از پاداش های مدیران اکنون به قیمت سهام شرکت ها مربوط می شود، بنابراین افزایش دادن مزایای کوتاه مدت از طریق کاهش هزینه ها، راهی برای انباشتن جیب های خودشان به شمار می رود.
به جای انجام اصلاحاتی که تنها نابرابری مزایای بازنشستگی را افزایش می دهد، سیاست سازان باید بر تضمین یک زندگی همراه با شان و منزلت برای تمامی سالمندان تمرکز کنند و برای نیل به این مقصود، مدیران عامل و دیگر آمریکاییان ثروتمند باید سهم منصفانه خود را بپردازند.
یک راه برای تولید مقداری درآمد برای بسط حوزه تامین اجتماعی، ممنوع کردن حساب های بازنشستگی ویژه با مالیات تقسیطی باشد که شرکت های فورچون ۵۰۰ برای مدیران اجرایی ارشدشان در نظر می گیرند. در حالی که کارکنان عادی محدودیت های اکیدی در این باره دارند که هر ساله چه مقدار می توانند در طرح های ویژه بازنشستگی بگذارند (حداکثر ۲۴ هزار دلار برای کارکنان سالمندتر) مدیران عامل اجازه دارند مبالغ نامحدودی را در این حساب ها قرار دهند. یک گزارش مشخص می کند که مدیران عامل شرکت های فورچون ۵۰۰ حدود سه میلیارد دلار در چنین طرح های اقساطی انباشته اند.
با رفع محدودیت ها از مشارکت ها در مزایای پرداختی تامین اجتماعی که در حال حاضر سالانه ۱۱۸۵۰۰ دلار در نظر گرفته شده، می تواند مبالغ بسیار بیشتری را تامین کرد. تقریبا کلیه کارکنان دیگر آمریکایی مجبورند از سهم قابل توجهی از کل درآمد کسب شده شان چشم پوشی کنند. چرا برای مدیران عامل باید شرایط متفاوتی وجود داشته باشد؟
ما در انتخابات امسال حرف های زیادی درباره افزایش نگرانی های اقتصادی در میان اجتماعاتی شنیده ایم که مشاغل خود را از دست داده اند که زمانی منبع درآمد و مزایای بازنشستگی آبرومندانه ای برایشان به شمار می رفت. اکنون زمان آن است که کاری در این باره صورت گیرد. همگان باید بتوانند از سال های طلایی زندگی شان بهره مند شوند، نه فقط مدیران عامل و روسای جمهور پیشین.