به گزارش تیتر اول به نقل از مهر ، روسها در سی ام سپتامبر سال ۲۰۱۵ عملیات هوایی خود در سوریه را شروع کردند. آنگونه که سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه اعلام کرد از زمان شروع عملیات هوایی روسیه، ارتش سوریه موفق به آزادسازی بیش از ۴۰۰ شهر و روستا در سوریه شد و موفق شد که بیش از ۱۰ هزار کیلومتر مربع از اراضی تحت اشغال تروریست ها را آزاد کند.
به گفته شویگو در این مدت نیروی هوایی روسیه بیش از ۹ هزار سورتی پروازی انجام داد و نیروهای روسی موفق شدند که تجارت نفت از سوی تروریست ها را متوقف کنند و یا در برخی مناطق به طور کامل بر آن غلبه کنند. در این مدت امدادرسانی تسلیحاتی و کمک های مالی برای آنها متوقف شد.
شویگو اعلام کرد که جنگنده های روسی ۲۰۶ مرکز ویژه تولید نفت را نابود کردند و ۲۰۰۰ محموله نفتی را نابود کردند. نیروهای روسی بیش از ۲۰۰۰ مسلح را از بین بردند که در میان آنها ۱۷ سرکرده گروههای تروریستی مشاهده می شود. نظامیان روس پایبندی طرف ها به آتش بس را تضمین کردند و برای تحقق این هدف از هواپیمای بدون سرنشین و دیگر ابزار اطلاعاتی و اطلاعاتی و ماهواره ای بهره بردند.
اما نکته ای که مهم و قابل بررسی است علت خروج ناگهانی و تصمیم غافلگیر کننده ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه برای خروج نیروهای روسی از سوریه بود.
نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در یادداشتی، پنج فرضیه را که رسانه های غربی درباره علت تصمیمِ ولادیمیر پوتین مطرح کردند، بررسی کرده است. ساده ترین فرضیه آن است که برنامۀ حضور نظامی جنگنده های روسی در سوریه در سپتامبر سال ۲۰۱۵ ، از همان ابتدا، برنامه ای کوتاه مدت در نظر گرفته شده بود و اکنون مدت آن به پایان رسیده است. در این میان، روان شدن فرایند حل و فصل سیاسی بحران در سوریه نیز می تواند یکی از دلایل باشد، به ویژه که دیگر هیچ کس موضوع ضرورت کناره گیری بشار اسد را به عنوان پیش شرطِ هرگونه فرایند صلح مطرح نمی کند.
فرضیۀ دوم بر این اساس استوار است که مسکو سعی می کند، عملیات نظامی خود را در اوج، متوقف کند. در واقع، دخالت نظامی روسیه در بحران سوریه، چهرۀ کرملین را نه تنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان تغییر داد و نظامیان روس، قدرت خود را در اعلام و اجرای عملیات نظامی در خارج از مرزهای خود ثابت کردند و نشان دادند که چگونه روسیه می تواند صرفنظر از خواسته های آمریکا، بروکسل، ریاض و آنکارا، اوضاع را در سوریه، آن طور که خود می خواهد، تغییر دهد.
فرضیه سوم از نگاه نشنال اینترست، اجتناب از تکرار «دام افغانستان» می دانند. زمانی که روسیه، موضوعِ ارسال نیروی هوایی خود به روسیه را مطرح کرد، برخی از معارضان سوری، در جستجوی راهی برآمدند که سوریه را برای روسیه، به افغانستان تبدیل کنند. این سناریو، صورت واقع به خود نگرفت، به ویژه که اوضاع در سوریه با وجود بیم کشورهای غربی، ثبات یافت.
از سوی دیگر، برخی از کارشناسان، خارج کردن نیروهای روسیه از سوریه را ناشی از تمایل مسکو به اجتناب از درگیری آشکار با ریاض می دانند به ویژه که روسیه نشان داد همچنان از حل و فصل بحران سوریه از طریق مذاکرات استقبال می کند و در این مجال، منافع همه طرف ها از جمله ریاض را در نظر خواهد گرفت.
از نگاه این رسانه آمریکایی فرضیه پنجم این است که روسیه تلاش دارد نشان دهد که حمایتش از دمشق، تا همیشه و بی نهایت نخواهد بود، چرا که به ادعای مخالفان، «بشار اسد رئیس جمهوری سوریه پس از پیروزی هایی که اخیرا ارتش سوریه به دست آورده است، چندان تمایلی به مشارکت در مذاکرات ندارد». به همین سبب مسکو سعی کرد با این کار به حکومت سوریه بفهماند که روسیه در تلاش برای حل و فصل بحران سوریه از طریق مسالمت آمیز است.
اما جدا از فرضیه هایی که درباره علت خروج نیروهای روسی می شود واقعیتی که وجود دارد این است که بحران سوریه از پنج سال قبل تا به حال تبعات مخربی برای منطقه و جهان به دنبال داشته است و اگر بحث موفقیت تلاش های سیاسی را پر رنگ کنیم این امید بیشتر می شود که خروج روسها فرصت بیشتری به موفقیت تلاش های سیاسی بدهد به ویژه که بهانه هیئت معارضان وابسته به ریاض در نشست قبلی همین حضور نیروهای روسی بود؛ آنها خواستار توقف حملات بودند.
به هر حال هر تحولی که منجر به پایان بحران خونین پنج ساله در سوریه شود از هر حیث قابل توجه است؛ خواه اینکه این خروج تحت فشارهای و عوامل خارجی بوده است. باید منتظر روزهای آتی ماند تا زوایای تصمیم مسکو بیشتر روشن شود.